دعوت رفقا
همیشه جایی برو که تحویلت میگیرن ،
نه جایی که دعوتت میکنن،
چون گاهی اوقات این دعوت بر سر
اجبار است نه بر حسب علاقه
دلم با دلت یکی می شود اگر تو به پایم بمانی
صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | قالب وبلاگ
همیشه جایی برو که تحویلت میگیرن ،
نه جایی که دعوتت میکنن،
چون گاهی اوقات این دعوت بر سر
اجبار است نه بر حسب علاقه
جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را طُفیل عشق میبینم
اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم
صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز
که غوغا میکند در سر خیال خواب دوشینم
شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین
اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم
به یکی گفتند: رفـــــــیــــق چند بخشه
گفت: ای بابا رفـــــــیــــق کارش
از بخش و روستا و شهر گذشته
رفـــــــیـــق ی دُنـــــــیــــاست.
مرد یعنی :
وقتی کنارشی احساس امنیت می کنه
مرد یعنی :
تا ته تهش مرام و معرفت داشتی باش واس رفیق
مرد یعنی :
پهلوون باش ولی نامردی نکن
و چه بودیم و چه شد
مردی که مرد
غیرت هم مرد معرفت مرد حیا مرد ناموس آدم شد برای هر کس و ناکسی
رفیق از پشت خنجر کشید و زنت شبها شد باس تو و روزها باس کسی دیگه
قلب ها سنگ شد مرام ها کور شد عشق ها دروغ شد و سیاهی شد ته آرزوهات
بله داش مشکل همین هست اگر مردی مرد باش اگر زنی زن باش
خودت باش
من نمی گویم مرا ای چرخ سرگردان مکن
هرچه می خواهی بکن
محتاج نامردان مکن!
::
در بیابان ها اگر صد سال سرگردان شوی
بهتر است تا در وطن محتاج نامردان شوی